قصه باغچه مادر بزرگ
مجموعه: شعر و قصه کودکانه قصه کودکانه ی باغچه ی مادر بزرگ یکی بود یکی نبود.مادر بزرگ یه باغچه قشنگ داشت که پراز گلهای رنگارنگ بود.ازهمه ی گل ها زیباتر گل رز بود. البته اون به خاطر زیباییش مغرور شده بود و با بقیه گل ها بدرفتاری می کرد.یک روز دوتا دختر کوچولو و شیطون که نوه های مادربزرگ بودند به سمت باغچه آمدند.یکی از آن ها دستش را به سمت گل رز برد تا […]